پل تاریخی ورزنه آخرین پل زاینده رود با مساحت حدود ۵۰۰ متر بر روی زه آبهای زاینده رود در قسمت شمال شهر ورزنه واقع شده است. این پل دارای ۱۰ چشمه (طاق) که هفت چشمه (طاق) آن به طول ۶۷ متر و عرض پل ۵/۶ متر و ارتفاع از سطح آب ۶ متر و عرض چشمه ها ۴ متر است. عرض هر دهانه ۸۰/۳ و ضخامت هر پایه پل در قسمت جلو ۴۰/۲ می باشد .
این پل دارای شش میل راهنماست که چهار عدد آن متعلق به دوره اول ساخت پل بوده و جنبه استحکامی نیز برای پل داشته اند و ارتفاع آن نیز بلند تر است و دوتای شمالی مربوط به دوره متآخرتر است که فقط جنبه تزئینی داشته است.
ازجمله مصالح بهکاررفته در پل تاریخی ورزنه میتوان به لاشهسنگ در پیسازی همراه با ملات ساروج و آجر با ملات گچوخاک در بدنه و طاقها اشاره کرد.
در چند سال اخیر جهت ایجاد جانپناهی در دو طرف پل از آجر و مصالح جدید استفادهشده همچنین کف پل به شیوهای نامرغوب با سنگ نامناسب کف سازی شده است.
بروز حوادث طبیعی و فرسایش، طی قرون متمادی خساراتی را به این پل موجب شده و آن را مخروبه کرده است. ساختمان استوار با پایههای عریض ازلحاظ ایستایی در برابر شدت عوامل طبیعی از ارتعاش بیوقفه ناشی از ضربات پیاپی و امواج پرتلاطم آب رودخانه زایندهرود در فصول پرآبی و طغیان گرفته تا نزولات هرچند کم و گرما و سرما طی قرون و اعصار توانسته است تاکنون باقی بماند.
هرج و مرجی که پس از مرگ سلطان ابوسعید در سراسر ایران به وجود آمده بود با ظهور شاه اسماعیل صفوی و سرکوب شدید متمردین و شورشیان فروکش کرد و آرامش بر پایه قدرت پدید آمد و زمینه را برای اصلاحات دوره شاه عباس فراهم آورد .
با روی کار آمدن شاه عباس و از هنگامی که اصفهان به پایتختی برگزیده شد ، بار دیگر تمام نیروهای هنری کشور را در خود متمرکز کرد . بدین ترتیب اصفهان آیینه تمام نمای هنر معماری دوران صفوی شد و مساجد ، میدانهای باشکوه ، قصر ، کوشکها و خیابانهای متعدد ساخته شد . برای عبور از رودخانه زاینده رود ، پلهای عظیم احداث شد ، برخی از این پلها مستقیماً در اصفهان و زیر نظر شاهان صفوی و دستگاه حکومتی ساخته می شد و ابتکارات بیشتری در آن به کار می رفت .
هرچند که ایجاد راه ها و پلها اغلب به دستور حکومت مرکزی بوده لیکن ادامه کار به حکمرانان و حکام محلی واگذار می شد و بسیاری از امرا و والیان نیز در احداث پلها و کاروانسراها دخیل بوده اند . احداث پل در این دوره فقط به بیرون از شهرها و مسیر جاده ها محدود نمی شد. داخل شهر ها ، آنجا که رودخانه های کوچک و بزرگ دو قسمت شهر را از هم جدا می کرد و لزوم احداث پل احساس می شد، این عمل صورت می گرفت. حکمرانان شهرها نیز بعضاً جهت خدمتگزاری و برخی جهت ابراز لیاقت و علاقه به پیشرفت در مقابل حکومت مرکزی دست به احداث پلها و کاروانسراها و مجموعه ها می زدند. علاوه بر آن در پاره ای موارد ساختن پل توسط متمکنین ، تجار یا افراد خیر جهت کسب اجر و ثواب و بقای نام نیک صورت می گرفت .
پل تاریخی ورزنه بر روی زه آبهای زاینده رود در دو مرحله ساخته شده است، در مرحله اول هفت چشمه تاق ایجاد شده که قوسهای به کار رفته در این مرحله اصیل تر و ارتفاع چشمه ها نیز بلند تر است و مربوط به دوره دیلمیان و سلجوقیان است. در مرحله دوم سه چشمه تاق دیگر در قسمت شمالی به آن اضافه شده که از لحاظ فنون ساختمانی این قسمت نسبت به قسمت قدیمی تر، ضعیف تر است و مربوط به اواخر دوره قاجار است و مردم ساخت آن سه چشمه را به سیف الله اردکانی ( اوخر دوره قاجار ) نسبت می دهند.
نقل شده است که :
شخصی که احتمالاً همان سیف الله اردکانی بوده قصد زیارت خانه خدا را میکند به همین منظور زاد و توشه فراهم میکند و عازم میشود.
در مسیر حرکت به محل کنونی پل میرسد و چون نمیتواند از جهت شمال به جنوب حرکت کند همانجا به همسفران خود اعلام میدارد که او قصد ساختن پلی را دارد و از رفتن به حج صرف نظر کرده است، همسفران او به هر ترتیبی که بود از آب عبور میکنند و سیف الله با کمک اهالی ورزنه پل کنونی را بنا میکند هنگامی که همسفران سیف الله به منزل باز میگردند به این مطلب اشاره میکنند که او را در مناسک حج دیدهاند و بر این مطلب اصرار میورزند.
و این چیزی نبود مگر پاداش کار نیکی که حاج سیف الله اردکانی انجام داده بود و این در حالی بود که او به خاطر ساختن این پل موفق به زیارت خانه کعبه نشده بود در حال حاضر به خاطر قدمت و اهمیت این پل رفت و آمد وسایل نقلیه روی آن صورت نمیگیرد و فقط عابران پیاده حق عبور از این پل را دارند.